نوع مقاله : ترجمه
نویسندگان
1 استاد دانشگاه محمد خامس، رباط مراکش
2 عضو هیئت علمی گروه تاریخ پزشکی، دانشکده طب ایرانی، دانشگاه علوم پزشکی ایران
چکیده
ابن هیثم یکی از دانشمندان نامدار تاریخ علوم ریاضی و طبیعی است. در سالیان گذشته پژوهشگران بسیاری به بررسی اندیشههای علمی او همت گماشتهاند. یکی از نکات شایان توجه در اندیشه وی مسئله روششناسی علمی و اصول نقادی در دانش است. هر چند پژوهشهای بسیاری در سالهای گذشته به روششناسی علمی این دانشمند برجسته اختصاص یافته است ولی هنوز ابعاد تازهای از رهیافت علمی او به مسئله روششناسی علوم طبیعی و ریاضی قابل بررسی و تبیین است. مقاله پیش رو، به زاویهای دیگر از مسئله روششناسی علمی او پرداخته و پرسشهایی را در باره تأثیرپذیری جریان پسین علم و فلسفه، از او مطرح میسازد. در این راستا، این مقاله ابتدا چالشهای تاریخی که میان پژوهشگرانی همچون رشدی راشد و عبدالحمید صبره وجود داشته را بر می رسد و پس از آن کوشش می کند برخی مفاهیم تازهیاب در ادبیات علمی ابنهیثم در باره روششناسی علمی را فراروی خوانندگان قرار دارد. یکی از مفاهیم که در آثار ابن هیثم بدان پرداخته شده مفهوم «توقل» است که در این مقاله به بررسی معنایی این واژه و عبور ابنهیثم از دلالت آن نزد جاحظ و کندی اشاره ای می شود و به بررسی احتمال برگرفته شدن یکی از مفاهیم اصلی دکارتی از آن پرداخته می شود. همچنین این نگاشته اجمالا به طرح این پرسش خواهد پرداخت که طرح زمینههای مشترک در اندیشه کوپرنیکی و نقادیهای علمی متداول در جهان اسلام ، چگونه در یک فرهنگ پاسخی چون پدیده مدرنیته یافت و در فرهنگی دیگر پاسخی دیگرگون.
کلیدواژهها
موضوعات